سفارش تبلیغ
صبا ویژن


:: پایگاه‌های منتخب ::

:: لینکستان::



کسانی که در میانسالی یا کهنسالی قرار دارند با مروری در ذهن خود به نام فردی برمی‏خورند که شاید با شنیدن نام وی لبخندی از سر تمسخر بر چهره آنها نمایان شود.

ابراهیم میرزایی، فردی که پس از انقلاب اسلامی ابتدا خود را کاندیدای ریاست جمهوری کرد و پس از مدت‏ها نیز علیرغم ادعاهای مختلفی که داشت، سرانجام روزی ادعای پیامبری و امام زمان بودن کرد و بر اساس آخرین خبرها وی پس از فرار مفتضحانه از کشور اکنون در یک کشور اروپایی پیتزا فروشی می‏کند.

او فردی است که با راه اندازی سازمان موسوم به علم حق و عدالت سعی در ایجاد انحراف و تبلیغات گسترده علیه نظام اسلامی و رسالت این انقلاب در داخل و خارج کشور دارد.

ابراهیم میرزایی فرزند محمد در سال 1318 در گرگان متولد شد. پدر وی کشاورز و مادرش خانه‏دار بود. وی پس از اخذ دیپلم وارد دانشکده افسری و سپس به استخدام گارد جاویدان شاه درآمد. او از همان ابتدا که وارد ارتش شد آموزش کاراته را از فردی که در آمریکا این فنون رزمی را فرا گرفته بود آغاز کرد و در سال 1350 با موافقت ستاد نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی به چین رفت و پس از طی آموزش های رزمی و به دست آوردن نشان سنتی « هفت پیکر » و دکترای افتخاری در مهارت‏های رزمی رشته کونگ‏فو به کشور مراجعه و آموزش تکاوران را به عهده گرفت و پس از سفر به تایلند و آمریکا با ارائه فیزیولوژی انرژی انسان موفق به کسب عنوان پروفسوری می‏شود. البته هنوز هیچ مدرکی دال بر تایید این عنوان به دست نیامده است و این اعتقاد وجود دارد که شاگردان وی برای بزرگنمایی به وی این لقب را داده باشند.

وی در اولین دوره ریاست جمهوری خود را کاندیدای شرکت در انتخابات کرد اما به دلیل عضویت در گارد جاویدان شاه رد صلاحیت شده و در پایان موضوع تبدیل به یکی از مخالفین سرسخت جمهوری اسلامی گردید و فعالیت علیه نظام اسلامی را آغاز کرد.

با گسترش فعالیت‏های میرزایی علیه جمهوری اسلامی سرانجام وی در سال 1363 دستگیر و پس از محاکمه به شش ماه حبس محکوم شد و پس از آزادی به گرگان مراجعه و به مدت 2 سال هیچ خبری از او نبود و مشخص شد وی در این 2 سال به شغل چوپانی مشغول بوده است. وقتی از او علت چوپانی را می پرسند وی در پاسخ عنوان می کند که یکی از مشاغل انبیا چوپانی است و آنگاه حضرت موسی را مثال می زند.

ادعای امام زمانی
پس از سپری شدن 2 سال، ابراهیم میرزایی در سال 65 به ملارد کرج عزیمت و با تکمیل ساختمان نیمه کاره خود آنجا را به بیمارستان فیزیولوژی انسانی تبدیل و مبادرت به درمان بیماران  نمود و پس از مدتی با ادعای امام زمانی(مهدویت) عنوان کرد قیامت فرا رسیده است.

در همین زمان او سفیرانی را معین و آنها را به کشورهای مختلف از طریق سفارتخانه‏های آنها اعزام و برای هر کدام حکمی را نیز تهیه می کند و این سال را سال سفیران نامگذاری می‏کند.

میرزایی اعمال خود را وعده‏هایی می‏دانست که باید در زمان‏های معین به انجام برسند و ارسال سفیران هم اولین وعده وی بود. هواداران وی در سال 66 مبادرت به تهیه فیلم ویدئویی می کنند که فیلم مذکور زندگینامه ابراهیم میرزایی تا سال 1366 است و این فیلم با جمله «بسم الله الرحمن الرحیم» به پایان می رسد. در همین سال پس از ضربه سختی که از سوی نیروهای امنیتی به گروه میرزایی وارد شد وی به همراه جمعی از هواداران از مرز ایران وارد ترکیه شد و پس از دستگیری توسط پلیس این کشور به مدت 40 روز زندانی و پس از آزادی از زندان ترکیه وی به کشور آلمان فراری و اکنون نیز در این کشور به سر می‏برد. پس از اقامت وی در آلمان هیچ کس او را ندیده و ارتباط غیر مستقیم خود را از طریق فردی به نام «بهنام چ» با داخل کشور و هوادارانش حفظ می‏کند.

ابراهیم میرزایی اندیشه‏های عجیب و غریبی در مقایسه با دیگر مدعیان دارد برای نمونه او در سال 1371 به یکی از مریدان خود در ایران دستور ساخت کشتی بزرگ را در مدت 2 ماه می دهد تا مریدان و هوادارانش را سوار بر آن کرده و در دریا سیر دهد. یکی از مهمترین ادعاهای میرزایی اداعای امام زمانی است که این ادعا به ادعای سلطان اسلامی و صاحب الامری و در نهایت الوهیت منجر می شود. او اوهیت را به خود منتسب می‏کند زیرا در این زمان خود را صاحب حکم کلام دانسته و می گوید تمام فرامین خلقت در همین کلام است.

موج فعالیت گروه میرزایی در سال 71 و 72 در زنجان و در قالب 4 باشگاه آغاز شد که از فعالیت این باشگاه ها جلوگیری شد. این گروه تا سال 1374 در سکوت نسبی به سر می برد و به جز چند اقدام حاشیه ای فعالیت چندانی نداشت.از دیگر فعالیت‏ها و اقدامات انجام شده توسط گروه میرزایی می توان به انتشار و تکثیر و پخش اعلامیه ای کفر آمیز و انحراف عقاید و باورهای مریدان اشاره کرد. این گروه پس از دوم خرداد 76 با شیوه‏های تبلیغی خاص مبادرت به جذب نیرو می کند و در سال 78 احکام و دستورالعمل های جدیدی برای هواداران ارسال و طی آن مقرر گردید تا فعالیت های گروه به صورت مخفی انجام گیرد.

با بررسی و تحقیق عمیق پیرامون فعالیت‏های گروه طرفدار ابراهیم میرزایی آنچه که می‏توان از مواضع و دیدگاه های آنها به دست آورد این است که هدف آرمانی این گروه براندازی نظام جمهوری اسلامی که به عنوان یک استراتژی با ادعای قیامت، پیامبری و صاحب الزمان بودن باورهای مردم را به صورت جدی مورد تهدید قرار دهند. تحقیقات حاکی از آن است که بخش قابل توجهی از امکانات و منابع گروه که در راستای فعالیت تشکیلاتی مورد استفاده قرار می گیرد در یکی از شهرها تمرکز پیدا کرده است. راه اندازی کتابخانه و معبد از دیگر فعالیت های مربوط به این گروه است.

در یک جمع بندی کلی می‏توان عنوان کرد سردمداران این گروه با حمایت،تغذیه و تقویت کشورهای غربی خصوصا آمریکا و یک کشور اروپایی دست به فعالیت ضد فرهنگی ایرانی و اسلامی زده اند و از آنجا که جریان علم حق و عدالت توان و ظرفیت لازم برای رویارویی مستقیم با جمهوری اسلامی ندارد با تبلیغات کاذب و اشتیاق جوانان به ورزش افراد را جذب کرده‏اند که این رویکرد یک آسیب جدی برای جوانان عاشق هنرهای رزمی است که در نوع خود هوشیاری مسئولان را نیز یاری می‏طلبد.




نوشته شده توسط :مرتضی::نظرات دیگران [ نظر]

87/7/7 1:25 ص

 

 الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه علی ابن ابیطالب

سُبْحَانَ الْإِلَهِ الْجَلِیلِ سُبْحَانَ مَنْ لا یَنْبَغِى التَّسْبِیحُ إِلا لَهُ سُبْحَانَ الْأَعَزِّ الْأَکْرَمِ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَ هُوَ لَهُ أَهْل

 وظیفه امروز ما و سنگر امروز ما بی شک همان وظیفه و سنگر دیروز رزمندگان اسلام است. و البته توکل بر خدا و دعا را نباید فراموش کنیم باید یقین بدانیم که تنها سلاح ما دعاست و باید دست به دامان امام زمان(عج) شویم. باید از این تفکر که ما داریم کار را انجام می دهیم توبه کنیم.
اینکه ما بتوانیم در این محیط مجازی که هیچ قاعده و قانونی ندارد تاثیر بگذاریم بدون توکل بر خدا و توجهات ویژه حضرت صاحب الزمان(عج) امکان ندارد.
دو سه روزی بود ذهن بنده مشغول و ناراحت از کناره گیری اجباری از این محیط بود و راه کار هم پیدا نمی شد. تا دست به دامان امام زمان و شهدا شدم و الحمدالله مسئله حل شد.
انشاالله که به فضل پروردگار بتوان سنگر جهاد و مبارزه را حفظ کرد. به قول بزرگی جهاد بدون تفکر ارزشی ندارد و باید متفکرانه ادامه داد.

دوستدان بزرگوارم اطلاع دارند که هم اکنو ن رسالتی که بر دوش ما گذاشته شده است کمتر از رسالت  پدران ما نیست چنانچه برای آنان این گونه بوده است.
اما با کمی تفاوت و تمایز.با این شعر میتوان این تفکر را به مخاطبین خود  بیان نمایم.
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم          موجیم که آسوده گی ما عدم ماست

 اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعته و المستشهدین بین یدیه.




نوشته شده توسط :مرتضی::نظرات دیگران [ نظر]

87/7/1 1:47 ع

وای وای وای! نماز آخر در حال خوانده شدن است. خدایا چه اتفاقی در شرف وقوع است . وای! خون خدا را ریختند.
تمام جهان تیره و تار شد. گویی که قیامت به پا شده است.. امیر مومنان بعد از یک عمر زندگی بدون فاطمه و خون دل خوردن و خون گریه کردن از دست کوفیان این بار خون از سر مبارکش جاری شده است به دست شقی ترین مردم.
آری! او دل تنگ فاطمه بود و از بهترین راه به یار و همراهش رسید.
اما ای امام مظلوم! هیچ وقت فراموش نخواهیم کرد غربت تو را در کوچه های کوفه. هیچ وقت فراموش نخواهیم کرد مظلومیت تو را میان کوفیان.
ای امام و مولای ما! تو رستگار شدی و به آرزویت رسیدی و ما در انتظار فرزندت مهدی(عج) بی تابی خواهیم کرد.

 




نوشته شده توسط :مرتضی::نظرات دیگران [ نظر]

87/6/11 2:49 ع

ماه باز شدن درهای بهشت و بسته شدن درهای جهنم رسید. آری بالاخره پس از یکسال انتظار و دوری، ماه مبارک رمضان از راه رسید رسید. ماهی خداوند بشارت سوزانده شدن گناهان در این ماه و چندین برابر شدن پاداش اعمال نیکو را داده است.

ای بندگاه خدا! ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما روی آورده است. ماهی که نزد خداوند بهترین ماه است. روزهایش بهترین روزها، شبهایش بهترین شبها، و ساعاتش بهترین ساعات است.

پس حال که به فضل پروردگار برای مهمانی خداوند فراخوانده شده ایم بیایید همه با هم دل را که سالی است زنگار بسته از غبارهای دنیایی شسته و آنرا تطهیر نماییم.




نوشته شده توسط :مرتضی::نظرات دیگران [ نظر]

جهانی شدن پروسه‏ای است که بدون هیچ اراده‏ای صورت می‏گیرد و باعث می‏شود کره زمین به دهکده‏ای کوچک تبدیل شود.و البته این موضوع بستر ظهور امام مهدی(عج) نیز هست. در این پروسه دو پروژه نهفته است. یکی جهانی سازی به معنای ساختن جهان بصورت غربی یا همان جامعه مدنی و دیگری الهی سازی به معنای محقق کردن مهدویت در جهان یا جامعه مهدوی.

در جامعه مدنی مطرح بودن سکولاریسم به معنای انسان محوری و لیبرالیسم به معنای مباح بودن همه چیز باعث می‏شود گزاره اصلی این جامعه بی اخلاقی باشد یعنی بشر مجاز باشد از تمام لذت های دنیا بهره مند شود که باعث می‏شود میل انسان به کمال متوقف شود.

 در صورتیکه جامعه مهدوی جامعه اخلاقی است تا جایی که پیامبر اسلام می‏فرمایند معبوث شدم برای کامل کردن اخلاق و کمال اخلاق با ظهور مهدی تحقق می یابد. در جامعه مهدوی امت جامعه مومن هستند و غیر مومن در جامعه مهدوی جایی ندارد. پس اساسا سکولاریسم و لیبرالیسم در جامعه مهدوی جایی نخواهند داشت.

جامعه مدنی جامعه‏ای انسان محور است و تمامی مبلغان آن ملحد هستند در صورتیکه جامعه مهدوی جامعه‏ای موحد است و پلورالیسم به معنای تکثر گرایی موضوعیت نخواهد داشت.

در جامعه مدنی جهاد ارزش نیست بلکه عده‏ای پول می‏گیرند تا از وطن خود در برابر خطر دفاع کنند ولی در جامعه مهدوی جهاد ارزش است. دیگر طبقه ای از نظام عملیات نمی‏کنند و وظیفه دفاع از جان و مال و ناموس برعهده زن و مرد است کما اینکه یک دختر فلسطینی دست به عملیات می‏زند اما مهم‏تر از این جهاد، جهاد اکبر یا همان مبارزه با نفس است.

در جامعه مهدوی شهادت در راه خدا سعادت تلقی می شود و سرور شهیدان عالم امام حسین(ع) نیز از بنیان گزاران همین جامعه هست در صورتیکه در جامعه مدنی برای زندگی انتهایی در دنیا قائل شده‏اند و معتقدند زمانی زندگی کاملا به پایان خواهد رسید و غیر از این دنیا دنیای دیگری وجود ندارد و هر چه هست در همین جاست.

فلذا اکنون با سه واژه مواجه می‏شویم:

1- تحجر به معنای ماندن در گذشته 

2- تمدن به معنای ماندن در حال و سکون داشتن

3- تهجر به معنای هجرت کردن به سمت بالا و آینده و ماندن در بالاست.

وظیفه شیعیان امروز ایستادن تا آمدن حضرت نیست. ما باید حرکت داشته باشیم تا در امامت صاحب‏الزّمان به خدا برسیم. فلذا هدف امام مهدی نیست که ما حالت سکون داشته باشیم تا ایشان ظهور کنند بلکه هدف خداست. پس تمدن جامعه مدنی برای ما موضوعیت نخواهد داشت و ما باید همواره هاجر و رد رحال حرکت باشیم.  




نوشته شده توسط :مرتضی::نظرات دیگران [ نظر]

<   <<   6   7   8      >