سفارش تبلیغ
صبا ویژن


:: پایگاه‌های منتخب ::

:: لینکستان::



89/3/31 2:52 ص

هیچ جمله‏ای نمی‏تواند احساسات مصطفی چمران را بیان کند.

شهیدی که عارفانه‏هایش او را ماندگار کرد.

دنیا چه زیباست وقتی امثال شهید مصطفی چمران را می‏شناسیم و از آنها سرمشق می‏گیریم.

 

 دنیا چه زیباست! وقتی که دشمنان حق و حقیقت مرا به خاک و خون می‏کشند و من به خاطر محبوب در می‏آویزم و حتی در لحظه مرگ قلب مقدس خود را از کینه و نفرت پاک می‏کنم و با آتشین‏ترین‏ عشق‏ها و محبت‏ها جهان را ترک می‏نمایم.

 دنیا چه زیباست! وقتی که جلال ملکوتی خدا را در صورت محبوب می‏بینم و از وجود او به خدا ایمان می‏آورم.

 دنیا چه زیباست...




نوشته شده توسط :مرتضی::نظرات دیگران [ نظر]

 

بعد از ظهر روز 23 خرداد ، قم بودم که شنیدم مردم جلوی دفتر صانعی جمع شدند. پرسیدم برای چی؟ گفتند: مهمون براش اومده. گفتم کی؟ گفتند: کروبی.

راه افتادم رفتم به طرف بیت صانعی تقریبا ساعت 20 بود که رسیدم اونجا اولین چیزی که به چشمم خورد ماشین یگان ویژه بود. حدود هزار نفر از مردم به همراه تعدادی از طلبه ها و روحانی ها جلوی کوچه جمع شده بودند. نیروی های ضد شورش ورودی کوچه رو بسته بودند. داخل کوچه رو که نگاه کردم دیدم حدود 500 نفر هم جلوی در بیت صانعی ایستاده بودند.

نا خودآگاه یاد تجمعات ایام بعد از انتخابات 88 افتادم فکر کردم حتما اینا هم قمه و چاقو دستشونه و به مردم و زن ها و بچه ها حمله می کنند یا حتما دارن سطل آشغال ها رو آتیش می زنند یا اموال عمومی و خصوصی و تخریب می کنند. نزدیک بیت صانعی یه بانک صادرات سر چهار راه بیمارستان هست با خودم گفتم حداقل  شیشه ها شو شکوندند رفتم نگاه کردم اما ازهیچ کدوم اینا خبری نبود.

انگار این تجمع با تجمعات بعد انتخابات خیلی فرق داشت. تو فکر بودم که یه دفعه چیزی دیدم که واقعا تعجب کردم چندتا از طلبه ها داشتند به مردم و نیروهای یگان ویژه تو اون هوای گرم آب می دادند!!

شاید این فکرها به خاطر این بود که حداقل کاری که تو تجمعات بعد انتخابات که به اسم تجمع سکوت برپا می شد آتیش زدن بانک و مسجد بود و حداکثرش کشتن یه مادر و دختر بی دفاع و...

از اونجایی که راه اعلام مطالبات شعار دادنه ، گوش کردم ببینم چه شعارهایی می دن ، "مرگ بر منافق" ، "مرگ بر کروبی" ، "مزدور آمریکایی ما آمدیم کجایی" ، "عمامه کروبی حق مسلم ماست" ،" کروبی لباس و در بیار برو" و...

از اونایی که اونجا بودند پرسیدم کروبی هنوز داخله؟ گفتند: یه بار خواست بیاد بیرون جمعیت و که دید رفت تو خونه.  کم کم داشت نزدیک اذان مغرب می شد. چند تا از روحانی ها گفتند نماز و همین جا می خونیم و نماز جماعت بیاد موندنی جلوی در بیت صانعی که روش نوشته بودند "بیت منافقین" بر پا شد.

بعداز نماز تجمع ادامه پیدا کرد و کم کم تعداد جمعیت زیاد می شد. یکی از روحانی ها به عنوان نماینده مردم شروع به صحبت کرد و گفت: حضرت امام (ره) فرمودند: توجه داشته باشید کى دارد خلاف مى‏کند به اسم اسلام ، کى دارد خرابکارى مى‏کند به اسم اسلام ؛ اگر عمامه سرش است بزنیدش کنار ، خود معمّمین بزنندشان کنار (صحیفه امام ، ج‏12 ، ص: 470). ما در اینجا جمع شده ایم تا لباس پیغمبر را از تن این فرد در آوریم و قول می دهیم اگر خودش بیاید و لباس را در آورد یک قطره خون از بینی اش نریزد.

ساعت 10 شب بود که برای انجام کاری محل رو ترک کردم و دوباره ساعت 12:30 (00:30 بامداد) برگشتم. تعداد جمعیت و همین طور تعداد نیروهای یگان ویژه چند برابر شده بود. تقریبا ساعت 1 بعد از نصف شب بود که یکی از مسئولین ارشد استان قم به میان جمعیت اومد و از مردم خواست متفرق شوند و مجازات سران فتنه رو به قانون بسپارند.

در همین حین عوامل نیرون انتظامی شخصی رو که روش پتو انداخته بودند سوار یه الگانس پلیس کردند. تا مردم متوجه شدند یه دفعه اونی که لای پتو بود اومد بیرون و داد زد من کروبی نیستم!!

اینجا بود که فهمیدیم کروبی رو از یه در دیگه سوار ماشین کرده بودند و خلاف جهت خیابون فراری دادند. این قضیه تقریبا تا اذان صبح طول کشید.

فردای اون روز فهمیدم شب قبل وقتی مردم جلوی دفتر صانعی بودند چند نفر که معلومه طرفدار جه کسانی هستند یه کوکتل مولوتف انداختند تو دفتر آیت الله نوری همدانی. واقعا چقدر تفاوت هست بین عملکرد چماق داران سیاه فکر و عملکرد مردم.

سوال: با وجود رسوایی های بزرگ و پی درپی سران فتنه و اصلاح طلبان با این فعالیت ها به دنبال چه راهی برای احیای خود هستند؟ آیا به دنبال علم کردن پیراهن عثمان هستند؟؟!!

نویسنده : هادی حق جو




سال 1359 زمانی که اختلافات بین بنی صدر و شهید رجایی تشدید شده بود آقای سید حسین خمینی نوه حضرت امام خمینی (قدس سره) و فرزند حاج آقا مصطفی در مشهد به نفع بنی صدر سخنرانی می کند. مردم که از سخنان او در دفاع از بنی صدر خائن خشمگین می شوند به او حمله می آورند و قصد زدن سید حسین خمینی را می کنند و او که مسلح بوده و سلاح کمری داشته ، دست به سلاح کمری اش می برد ؛ بچه های کمیته جلوی او را می گیرند و می برندش در یک اتاق دیگر.

از همانجا مسئولین کمیته تماس می گیرند با دفتر حضرت امام(ره). به امام پیغام داده می شود که آقای سید حسین خمینی نوه شما در مشهد از بنی صدر دفاع کرده ؛ مردم به او هجوم آوردند و او دست به اسلحه برده ، ما چه کار کنیم. حضرت امام (ره) به مرحوم آیت الله اشراقی (داماد امام) می فرمایند که به مسئولین کمیته مشهد پیغام دهید که سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود و اگر دست به سلاحش برد او را با تیر بزنند.

آقای اشراقی به دفتر می آید و از طریق آقای رحمانی که بعدها نماینده حضرت امام (ره) در نیروی انتظامی شدند ، از طریق ایشان به بچه های کمیته پیغام می دهند. ولی بخش دوم پیام امام را آقای اشراقی نمی دهد و فقط می گوید حضرت امام (ره) گفته اند آقای سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود. وقتی ایشان پیش حضرت امام  (ره) برمی گردد ، امام می پرسند شما دستور من را ابلاغ کردی ؛ ایشان می گوید بله. امام گفتند آقای اشراقی کامل ابلاغ کردی؟ آقای اشراقی که نمی توانسته دروغ بگوید می گوید نه ، حضرت امام ، من قسمت دومش را نگفتم. امام به آقای اشراقی می فرمایند بر می گردی مجدد تلفن می زنی و هر دو قسمت پیام من را می دهید: سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود اگر دست به سلاحش زد با تیر بزنید . (روزنامه جمهوری اسلامی 78/6/10 به نقل از سید حمید روحانی)

بعد از این جریان حضرت امام (ره) نامه ای بدین مضمون برای سید حسین می نویسند و او را از دخالت در امور سیاسی منع می کنند :

بسمه تعالى.

پسرم، حسین خمینى! جوانى براى همه خطرهایى دارد که پس از گذشت ایام ، انسان متوجه مى‏شود. من میل دارم کسانى که به من مربوط هستند در این کورانهاى سیاسى وارد نشوند. من امید دارم که شما مجاهدت در تحصیل علوم اسلامى ، با تعهد به اخلاق اسلامى و مهار کردن نفس امارة بالسوء ، براى آتیه مورد استفاده واقع شوى. من علاوه بر نصیحت پدرى پیر ، به شما امر شرعى مى‏کنم که در این بازیهاى سیاسى وارد نشوى و واجب شرعى است که از این برخوردها احتراز کنى. من به شما امر مى‏کنم که به حوزه علمیه قم برگرد و با کوشش به تحصیل علوم اسلامى- انسانى بپرداز. از خداوند تعالى توفیق شما و همه محصلین را خواستارم.

9 رجب 1401  - 1360/2/24
روح الله الموسوى الخمینى.

(صحیفه امام ج 14 ص 345)

و اما بعد از گذشت 21 سال از رحلت هادی امت ، حضرت امام خمینی (ره) در مراسم سالگرد ایشان در میان سخنرانی نوه دیگر ایشان باز شعار " نواده روح الله سید حسن نصرالله " سر داده شد.

شعاری که در پی عملکرد سید حسن خمینی در حوادث پس از انتخابات از گلوی دو میلیون عاشق حضرت امام (ره) به گوش سید حسن رسید. گرچه ایشان این تعداد جمعیت را « برخی اندک » خطاب کرد.
چنین اتفاقی چندان هم دور از انتظار نبود . این جریان نتیجه همان عکس یادگاری گرفتن ها با خائنین به نظام و انقلاب بود. نتیجه عمل نکردن به وصیت حضرت امام (ره) و مرحوم حاج احمد آقا. شعار "بصیرت حاج احمد هدیه به بستگانش" نتیجه بی بصیرتی منسوبین حضرت امام (ره) در جریان فتنه بود.

این واکنش و وقایع شبیه به آن در حال و گذشته از سوی مردم این مطلب را می رساند که معیار محبوبیت و مقبولیت افراد نزد مردم ، عمل آنهاست. معیار مردم ، دفاع از ارزشهای آنهاست. فرقی نمی کند فرزند حضرت امام (ره) باشی یا نه ، یا اینکه شعار پیروی از خط امام می دهی یا نه.

سوال اینجاست که اگر امام زنده بودند ، چه واکنشی نسبت به رفتارهای سیاسی خانواده خود نشان می دادند؟؟

 

نویسنده : هادی حق جو





امام موسی کاظم (سلام الله علیه و آله) فرمودند:
« مردی از قم ، مردم را به سوی خدا دعوت می کند افرادی گرد او جمع می شوند که قلب هایشان همچون پاره های آهن ستبر است ، بادهای تند حوادث آنان را نمی لرزاند ، از جنگ خسته نمی شوند و نمی ترسند ، اعتماد آن ها بر خداست و سرانجام کار از آن پرهیزکاران است. » (بحار الانوار ، جلد 60 ، صفحه 216) 1

« تقدیم به امید بخش مسلمین و مستضعفان جهان ، حضرت امام خمینی (ره) که به کل بشریت متعلق است ؛ و به شهدای گل گون کفن ؛ و آنانی که رهرو اویند و در راه اعتلای آرمان ها و اندیشه های خمینی کبیر همت گماشته و می گمارند ، به ویژه نایب بر حقش ، ولی امر مسلمین جهان ، حضرت امام خامنه ای (که سایه ی او مستدام باد) »

حضرت امام خمینی (ره) در فرانسه

هر ساله با فرا رسیدن 14 خرداد قلوب مسلمین و انسان های آزاده سراسر جهان ، بیش از پیش ، متوجه پیام آور امید و آزادی ، حضرت امام خمینی (ره) می گردد و شمار زیادی هم برای عرض ارادت و بیعتی دوباره با ایشان و نایب بر حقش ، ولی امر مسلمین حضرت امام خامنه ای (که سایه ی او مستدام باد) ، به سوی مرقد مطهر او سرازیر می گردند.

اما امسال سالروز ولادت آن عزیز و رحلتش در دو روز متوالی ، باعث گشته است که بیشتر متوجه حضرت امام (ره) ، اندیشه ها و آرمان های او شویم. آری آرمان ها ، اهداف و اندیشه هایی که هر روز فروزان تر و شکوفا تر می گردد.
وعلت آن اینست که امام و نهضت امام (ره) در قلب ها و اعماق جان سراسر انسان ها به ویژه آزادگان و مستضعفان جهان نفوذ کرده است و هر روز بیشتر و عمیق تر می گردد.

آری ، اندیشه ای که در قلب ها جای گرفت ، دیگر با تهاجم و تبلیغات سوء از میان نمی رود.

آری ، اینست تهاجم ما به دنیای ظلم و استکبار - اندیشه و راه حضرت امام (ره) - که البته جواب آن هم می تواند جنگ ها و فتنه ها و اشغالگری ها علیه جهان اسلام باشد که صد البته به دلایل گفته شده همگی ناکام و بی تأثیر خواهد بود.
چه بسا در ورای آن ، اندیشه ها و آرمان های حضرت امام (ره) بیشتر معرفی می گردد و انسان های بیشتری نیز با نهضت او آشنا می گردند.

برای مثال بعد از 11 سپتامبر 2001 پر فروش ترین کتاب آمریکا ، قرآن کریم بوده است. آری ، دشمنان اسلام می خواستند بدین وسیله نور اسلام را کم رنگ و اگر توانستند آن را خاموش کنند ؛ اما خداوند تبارک و تعالی مکرشان را به خودشان باز گرداند.

حال دشمنان و مستکبرین ، تمام تلاش خود را به کار بسته اند تا نور خمینی کبیر (ره) و نهضت او را خاموش و آن را از بین ببرند.

اما باید بدانید و بدانند که خداوند قادر و جبار و واسطه ی فیض او یعنی حضرت ولی عصر (که سر و جان ما به فدایش) پشتیبان و یاور نهضت امام خمینی (ره) هستند. این است علت پیروزی روز افزون ما و شکست پی در پی دشمنان اسلام.

آری ، امام خمینی (ره) و نهضت جهانی او ، زمینه ساز ظهور حضرت بقیة الله الاعظم (خداوند در ظهور پر برکتش تعجیل بفرماید) شده است و ما هم ان شاء الله تا پای جان این راه را ادامه می دهیم تا این پرچم را بدست صاحب اصلی آن بسپاریم. و ان شاء الله با یاری خداوند و به امید او ، این انقلاب به ظهور حضرت متصل می گردد. (الهی آمین)

حسن ختام این کلام جملاتی باشد از ولی امر مسلمین امام خامنه ای (که سایه ی او مستدام باد) :

« امام بزرگوار با این انقلاب، مسلمانان را نشاط بخشید و اسلام را زنده کرد. امروز در کشورهاى بسیارى، اسلام آرزو و آرمان نسلهاى جوان و به پاخاسته و روشنفکر است. یک نمونه، فلسطین عزیز است. سالها به نام فلسطین حرف زده شد و مبارزه گردید؛ اما ناکام و ناموفق. امروز ملت فلسطین، به نام اسلام مبارزه و مقاومت می کند؛ لذا مبارزه از شکل سازمانها و گروهها و شخصیتها و سردمدارها، به میان توده‏ ی مردم کشیده شده است. چنین مبارزه یى، هرگز ناکام نخواهد شد. مبارزه‏ ی مردمى اگر باقى بماند، بی شک در نهایت به پیروزى خواهد رسید. این، به برکت اسلامى بود که امام نام آن را زنده کرد و وجدان اسلامى را در مسلمین بیدار نمود...
...امروز در کشورهاى اسلامى شمال آفریقا، گروههایى به نام اسلام و با هدف ایجاد حکومت و نظام اسلامى مبارزه می کنند؛ پیشرفت هم کرده‏اند. قبل از نهضت امام بزرگوار ما، چه کسى چنین چیزى را حتى به خاطر می گذرانید؟ در شرق و غرب جهان اسلام، مسلمانان بیدار شده اند. اقلیتهاى مسلمان در کشورهاى اروپایى و غیر اروپایىِ داراى حاکمیت کفر و الحاد، احساس شخصیت می کنند. هویت و شخصیت اسلامى، در میان مسلمانان زنده شد. این، به برکت امام و حرکت عظیم امام بود. » 2

 


1- از مقدمه ی کتاب عصر امام خمینی (قدس سره) - میراحمدرضا حاجتی
2- سایت دفتر مقام معظم رهبری




89/2/27 11:23 ص

تا ابد جریانات کوچه بنی هاشم را از خاطر نخواهیم برد

و انتقام آن را خواهیم گرفت...




نوشته شده توسط :مرتضی::نظرات دیگران [ نظر]

<      1   2   3   4   5   >>   >