ابوبکر به عمر دستور داد تا علی(ع) و کسانی را که با او هستند را از خانه فاطمه(س) خارج کند و اگر از بیرون آمدن خودداری کردند با آنها جنگ کند.(1)
عمر روانه خانه فاطمه(س) شد و فریاد کشید و آنان را به خارج شدن از خانه برای بیعت کردن با ابوبکر فرخواند. آنان از بیرون آمدن خودداری کردند در این هنگام عمر هیزم جمع کرد و گفت: قسم به خدا که اگر از خانه خارج نشوید خانه را با اهلش به آتش خواهم کشید اگرچه فاطمه(س) فرزند پیامبر در خانه باشد.(2)
سپس عمر و اطرافیانش خانه را به آتش کشیدند و عمربن خطاب چنان ضربه ای به فاطمه(س) زد که جنین فاطمه(س) سقط شد.(3)
در حالی چنین اتفاقی میافتد که نقل است: "هبار بن اسود" (از مشرکان) زینب خواهر زاده خدیجه را با نیزهای ترسانده بود و این ترس باعث شده بود که بچهاش سقط شود. پیامبر نیز دستور داده بود هر کجا که "هبار بن اسود" را دیدند او را به قتل برسانند.(4)
پس خون عمربن خطاب نیز مباح میشود ولی امام علی(ع) از پیامبر دستور گرفته بودند که در برابر این مصائب صیر و سکوت پیشه کنند.(5)
حضرت زهرا (س) بعد از این ماجراها و از شدت جراحت در بستر بیماری میافتند. و هر روز بعد از نمازشان ابوبکر را نفرین می کردند. (6) و اجازه ندادند که بعد از شهادتشان ابوبکر و عمربن خطاب بر جنازهاش حاضر شوند.(7)
ابوبکر در روزهای آخر عمرش به اشتباه خود در مورد هجوم به خانه فاطمه(س) اعتراف میکند و میگوید: ای کاش به خانه فاطمه حمله ور نشده بودم و آنجا را رها می کردم اگرچه علیه من پیمان جنگ می بستند.(8)
1-اسماعیل عماد الدین-المختصر فی اخبار البشر-ج2-ص156
2-عمر رضا کحاله-اعلام النساء-در حرف فاء ذیل نام " فاطمه بنت محمد(ص)"
3-شهرستانی-الملل و النحل-ج1-ص57-چاپ بیروت
4-ابن ابی الحدید
5-مناقب خوارزمی-ص146 و فرائد السمطین-ج1-ص270
6-ابن قتیبه-الامامه و السیاسه-ص14
7-صحیح بخاری-کتاب المغازی-ج3-ص38
8-متقی هندی-کنزل العمال-ج5ص631
نوشته شده توسط :مرتضی::نظرات دیگران [ نظر]