• وبلاگ : رمز دشمن شناسي
  • يادداشت : فرمانده كل قوا خداست!
  • نظرات : 4 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام .

    جالبه !

    (نوجون داشت گريه ميكرد كه ببرندش خط . هرچه خواهش و التماس و گريه . بي فايده بود . بقيه نيروها واسطه شدند تا فرمانده قبول كنه.

    اما فرمانده قبول نمي كرد . مي گفت : الان انطوري ميگه بعداً ميترسه . گريه ميكنه .... بالاخره قبول كرد به شرطي كه هيچ مسئوليتي به عهده نميگره ! . ..

    صحنه بعد .....

    نوجون داشت نيمه خيز زير رگبار ميرفت در حالي كه فرمانده زخمي رو پشتت مياورد . مي گفت : نترسيد . گريه نكنيد . الان ميرسيم . من قول ميدم! من مسئوليت شما رو قبول كردم سالم برسونمتون پشت خط !!!

    پاسخ

    سلام. جالب بود.