88/7/22 1:18 ع
تازه از تهران رسیده بود. به محض اینکه فهمیده بود بچهها رفتند اردو آماده شده بود و اومده بود.
خیلی خسته بود ولی اومد.
با همون پای مصنوعی. با همون عشق و شور همیشگی.
گفتیم آقا سید شما چرا با این احوالاتتون اومدید؟
گفت: من فقط اومدم یه یادی از اونایی که یه زمانی باهاشون بودم و رشادتها ازشون دیدم و الان زیر خروارها خاک هستند، بکنم.
وقتی فهمیدم اردو یه مقداری سخت برگزار میشه اومدم بگم بچهها به یاد اونا باشید که بعد از هر رنج و سختی، آسایشی هست.
شاید ده دقیقه از صحبتهاش نگذشته بود که خانوادهاش باهاش تماس گرفتند و او برگشت.
نوشته شده توسط :مرتضی::نظرات دیگران [ نظر]