سفارش تبلیغ
صبا ویژن


:: پایگاه‌های منتخب ::

:: لینکستان::



87/6/6 1:8 ع

مشهد که بودیم یه روز سوار تاکسی شدم.با راننده شروع کردیم صحبت کردن. تازه اونجا بود که متوجه شدم طرف جانباز هستش. از جنگ نمی گفت از امروز می گفت. از پیکانی که بعد از بازنشستگی تونسته بود قسطی بخره. از رشادت هاش توی جنگ نمی گفت از مناطقی که شیمیایی شده بود نمی گفت ولی از حرف های درشتی که توی جامعه میشنید خیلی می گفت. از پدر خانمش می گفت که جانباز شیمیایی بوده ولی چون توی بنیاد پرونده نداشته، بنیاد هزینه درمانش را نداده. اون بنده خدا هم بالاخره به جمع دوستان شهیدش پیوسته.

خلاصه اینکه خیلی دلش پر بود ولی یه حرفی زد که خیلی قشنگ بود. گفت درسته که این همه مشکلات را داریم ولی هنوز هم اگه سید علی بگه الان وقتش شده و باید سر و جان بدین حتی یک لحظه هم معطل نمی کنیم. ما هنوز هم پشت سر رهبرمون حرکت می کنیم.

در دین ما شکسته دلی می خرند و بس




نوشته شده توسط :مرتضی::نظرات دیگران [ نظر]