بعد از ظهر روز 23 خرداد ، قم بودم که شنیدم مردم جلوی دفتر صانعی جمع شدند. پرسیدم برای چی؟ گفتند: مهمون براش اومده. گفتم کی؟ گفتند: کروبی.
راه افتادم رفتم به طرف بیت صانعی تقریبا ساعت 20 بود که رسیدم اونجا اولین چیزی که به چشمم خورد ماشین یگان ویژه بود. حدود هزار نفر از مردم به همراه تعدادی از طلبه ها و روحانی ها جلوی کوچه جمع شده بودند. نیروی های ضد شورش ورودی کوچه رو بسته بودند. داخل کوچه رو که نگاه کردم دیدم حدود 500 نفر هم جلوی در بیت صانعی ایستاده بودند.
نا خودآگاه یاد تجمعات ایام بعد از انتخابات 88 افتادم فکر کردم حتما اینا هم قمه و چاقو دستشونه و به مردم و زن ها و بچه ها حمله می کنند یا حتما دارن سطل آشغال ها رو آتیش می زنند یا اموال عمومی و خصوصی و تخریب می کنند. نزدیک بیت صانعی یه بانک صادرات سر چهار راه بیمارستان هست با خودم گفتم حداقل شیشه ها شو شکوندند رفتم نگاه کردم اما ازهیچ کدوم اینا خبری نبود.
انگار این تجمع با تجمعات بعد انتخابات خیلی فرق داشت. تو فکر بودم که یه دفعه چیزی دیدم که واقعا تعجب کردم چندتا از طلبه ها داشتند به مردم و نیروهای یگان ویژه تو اون هوای گرم آب می دادند!!
شاید این فکرها به خاطر این بود که حداقل کاری که تو تجمعات بعد انتخابات که به اسم تجمع سکوت برپا می شد آتیش زدن بانک و مسجد بود و حداکثرش کشتن یه مادر و دختر بی دفاع و...
از اونجایی که راه اعلام مطالبات شعار دادنه ، گوش کردم ببینم چه شعارهایی می دن ، "مرگ بر منافق" ، "مرگ بر کروبی" ، "مزدور آمریکایی ما آمدیم کجایی" ، "عمامه کروبی حق مسلم ماست" ،" کروبی لباس و در بیار برو" و...
از اونایی که اونجا بودند پرسیدم کروبی هنوز داخله؟ گفتند: یه بار خواست بیاد بیرون جمعیت و که دید رفت تو خونه. کم کم داشت نزدیک اذان مغرب می شد. چند تا از روحانی ها گفتند نماز و همین جا می خونیم و نماز جماعت بیاد موندنی جلوی در بیت صانعی که روش نوشته بودند "بیت منافقین" بر پا شد.
بعداز نماز تجمع ادامه پیدا کرد و کم کم تعداد جمعیت زیاد می شد. یکی از روحانی ها به عنوان نماینده مردم شروع به صحبت کرد و گفت: حضرت امام (ره) فرمودند: توجه داشته باشید کى دارد خلاف مىکند به اسم اسلام ، کى دارد خرابکارى مىکند به اسم اسلام ؛ اگر عمامه سرش است بزنیدش کنار ، خود معمّمین بزنندشان کنار (صحیفه امام ، ج12 ، ص: 470). ما در اینجا جمع شده ایم تا لباس پیغمبر را از تن این فرد در آوریم و قول می دهیم اگر خودش بیاید و لباس را در آورد یک قطره خون از بینی اش نریزد.
ساعت 10 شب بود که برای انجام کاری محل رو ترک کردم و دوباره ساعت 12:30 (00:30 بامداد) برگشتم. تعداد جمعیت و همین طور تعداد نیروهای یگان ویژه چند برابر شده بود. تقریبا ساعت 1 بعد از نصف شب بود که یکی از مسئولین ارشد استان قم به میان جمعیت اومد و از مردم خواست متفرق شوند و مجازات سران فتنه رو به قانون بسپارند.
در همین حین عوامل نیرون انتظامی شخصی رو که روش پتو انداخته بودند سوار یه الگانس پلیس کردند. تا مردم متوجه شدند یه دفعه اونی که لای پتو بود اومد بیرون و داد زد من کروبی نیستم!!
اینجا بود که فهمیدیم کروبی رو از یه در دیگه سوار ماشین کرده بودند و خلاف جهت خیابون فراری دادند. این قضیه تقریبا تا اذان صبح طول کشید.
فردای اون روز فهمیدم شب قبل وقتی مردم جلوی دفتر صانعی بودند چند نفر که معلومه طرفدار جه کسانی هستند یه کوکتل مولوتف انداختند تو دفتر آیت الله نوری همدانی. واقعا چقدر تفاوت هست بین عملکرد چماق داران سیاه فکر و عملکرد مردم.
سوال: با وجود رسوایی های بزرگ و پی درپی سران فتنه و اصلاح طلبان با این فعالیت ها به دنبال چه راهی برای احیای خود هستند؟ آیا به دنبال علم کردن پیراهن عثمان هستند؟؟!!
نویسنده : هادی حق جو
نوشته شده توسط :مرتضی::نظرات دیگران [ نظر]