در فضای مجازی داشتم می گشتم که چشمم افتاد به یه عکس و بسیار متعجب شدم. عکس ، نوه ی حضرت امام (ره) بود کنار کسانی که افکار پدربزرگش را تاریخ گذشته میدونند و گفتند: به درد موزه میخوره ، به تموم آرمان ها و ارزشهای اون پشت کردند و مقامی رو که حضرت امام (ره) ضد دیکتاتوری می دونستند ، دیکتاتوری قلمداد کردند. کنار کسانی که فتنه ای به پا کردند که کوچکترین چیزی که تو آتیش اون سوخت عکس پدربزرگش بود.

[عکس مربوط است به مراسم عروسی پسر محسن میردامادی به همراه سران مطرود فتنه 1388]

البته این اولین باری نبود که از دیدارها و نامه ها و اعتراضهای این آقازاده متعجب می شدم ، قبلا هم به خاطر اینکه هیچ اعتراضی در مقابل اهانت به عکس حضرت امام (ره) نکرد و اون کار رو به گردن ستاد مشترک انداخته بود ، یا اون دفعه که به پخش مستند شاخص اعتراض کرده بود.

واقعا چرا این آقا که به خاطر انتساب به حضرت امام (ره) ، قابل احترام هستش ، با آدمایی دم خوره که دشمن اصولی هستند که حضرت امام (ره) به خاطر اونها انقلاب کرد یعنی ولایت فقیه و قانون .

انگار این فضای مجازی خیلی هم مجازی نیست یه حقایقی هم توش پیدا میشه، نه؟! ⁽¹⁾

(1)مشخصات نویسنده نزد نگارنده محفوظ می باشد.

9 ماه گذشت. قرارگاه نصرت‏ به فرماندهی علی هاشمی توانسته بود منطقه هور را بطور کامل شناسایی کند.
حال وقت آن رسیده بود که فرمانده سپاه، فرماندهان لشکرهای خط شکن را از طرح عملیاتی خود باخبر سازد. همان عملیاتی که علی هاشمی و نیروهایش 9 ماه بصورت کاملا سری بر روی آن کار کرده بودند.

جلسه برگزار شد. محسن رضایی و علی هاشمی نشسته بودند. حسین خرازی، احمد کاظمی، مهدی باکری، مرتضی قربانی و محمد ابراهیم همت هم بودند. هاشمی فرماندهان را بر روی نقشه توجیه کرد. قرار شد فرماندهان از نزدیک نیز منطقه را ببینند.

تیم های شناسایی قرارگاه نصرت موظف شدند زوایای هور را به فرماندهان نشان دهند و آنان را بنا به ضرورت  چندین کیلومتر داخل خاک عراق ببرند. بعضا تا روستای القرنه نیز رفتند و مردم آن منطقه که اکثرا شیعه بودند را هم از نزدیک دیدند.

همه فرماندهان بر روی دقت کار قرارگاه نصرت اتفاق نظر داشتند.

عملیات خیبر بالاخره آغاز شد و جزایر مجنون به تصرف سپاهیان اسلام درآمد.

در ماه های آخر جنگ عراق هجم گسترده ای از حملات خود را شروع کرد و برای بازپس گیری جزایر شمال و جنوبی مجنون تمام توان خود را بکار برد.

علی هاشمی فرمانده سپاه ششم امام صادق و فرمانده قرارگاه نصرت در جزایر حضور داشت. کاری که از نظر ارتش های دنیا پذیرفته نیست.

عراقی ها قدرت رسیدن به قرارگاه از طریق زمین را نداشتند و به ناچار نیروهای خود را با هلیکوپتر اطراف قرارگاه پیاده کردند.

علی هاشمی که همراه با 14 تن از نیروهایش در قرارگاه بودند از هم جداشدند. 9 نفر از آنها به نی زارها رفتند و از آن راه به عقب بازگشتند. 2 نفر اسیر شدند و سرنوشت چهارتن از جمله علی هاشمی مشخص نشد.

تا سال 82 بدلیل حکومت صدام بر عراق، حرفی از علی هاشمی از طرف ج.ا.ایران مطرح نشد. چرا که در صورت اسیر بودنش جان او به خطر می افتاد. بعد از سال 82 بعلت نرسیدن خبری از او، دیگر همه مطمئن شدند که او به شهادت رسیده است.

حالا بعد از چندین سال شهید علی هاشمی همراه با دیگر پرستو های مهاجر به تهران آمده اند. آمده اند که راه را روشنتر از گذشته کنند. آمده اند تا فردا بعد از نماز جمعه در دانشگاه تهران با مردم ولایی و شهیدپرور دیداری تازه کنند.

آمده بود خط مقدم بازدید از لشکر 14 امام حسین (علیه السلام).
نماینده ی امام بود در سپاه.
ظهر همان نان و پنیر و گرمک را که ناهارمان بود ، خورد.

وقتی دستانش را پاک کرد ، خندید.
گفتیم : « حاج آقا ببخشید اگر پذیرایی اینطوری بود! »

گفت : « از سر ما هم زیاد بود! »¹

1-شهید محلاتی

به نقل از کتاب 82 خدمت از ماست - بهزاد دانشگر.

امسال در شرایطی هفته دفاع مقدس آغاز می‌شود که مسئولین شهر تصمیمی برای برگزاری نمایشگاه دفاع مقدس نگرفتند. هرچند نمایشگاه سال‌های قبل هم خیلی جالب و پر محتوا نبود اما بالاخره نمایشگاهی به این اسم بود.

وقتی نمایشگاه دفاع مقدس در سال‌های قبل برگزار می‌شد معمولا سپاه پاسداران هم رزمایش آبی خاکی کنارش اجرا می‌کرد و باعث می‌شد یک قطره از دریای دفاع مقدس به نمایش گذاشته شود و یاد آن دوران از اذهان پاک نشود.

اما حالا هیچ اثری از آن دوران، در هفته‌ای که برای زنده نگه داشتن سال‌های دفاع مقدس در برابر جهان کفرنامگذاری شده، در شهر دیده نمی‏شود.

وقتی دفاع مقدس دولتی را ارزش دهیم، نتیجه‌ای بهتر از این نخواهد داشت. در هر حال تک تک ما وظیفه داریم نگذاریم رشادت‌های رزمندگان اسلام در سال‌های دفاع مقدس فراموش شود.

امروز زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری