خدمت امام رسیدیم و از امام تقاضا کردیم در یکی از ایام عید با مردم دیداری داشته باشند.
اما امام نپذیرفتند.
چند روز بعد از عید امام به خاطر ناراحتی قلبی در بیمارستان بستری شدند.
وقتی به عیادتشان رفتم،
گفتم: «چقدر خوب شد ملاقات با مردم را قبول نکردید چون با توجه به بیماریتان انعکاس خوبی نداشت»
امام فرمودند:
« آنطوری که من فهمیدم تا حالا مثل اینکه یک دست غیبی ما را در کارها هدایت می کند»
و من این جمله امام را عینا یادداشت کردم.
برای شناسایی رفته بود که زخمی.آوردنش عقب. زخمش عمیق بود. هلیکوپتر هم برای انتقال مجروحین آماده بود. مجروحها را یکی یکی سوار میکردن ولی به این بنده خدا محل نمیذاشتند. هر کسی از کنارش رد میشد چپچپ نگاهش میکرد و چیزی زیر لب میگفت. فرمانده گردان از کنارش رد شد. شناختش. چندتا از بچهها را صدا زد و گفت: اینم سوار کنید از بچههای اطلاعاتعملیات خودمونه فقط لباسش را با لباس عراقیا عوض کرده.
نوشته شده توسط :مرتضی::نظرات دیگران [ نظر]
چی شد که سال 84 به احمدینژاد رأی دادیم؟ این بابا که نه قیافه ای شبیه گلزار داره و نه قضیه غدیر را منکر شده و نه برای دختری که شب تنها می خواست بره خونه اشک ریخته بود. نه جیبش به بیت المال وصل بود و نه خودش پول داشت خرج تبلیغات کنه. پس چرا ما به اون رأی دادیم؟ مایی که تا دیروز به ظاهر بینی عادت داشتیم. به کف و سوت زدن و لودگی عادت کرده بودیم. مجالس گناه برمون طعم دیگه ای پیدا کرده بود.
پس چه دلیلی وجود داشت که رأی به احمدینژاد دادیم.
بعد از چندین و چند سال دوباره شعارهای امام خمینی و رهبر عزیزمون را از زبان دولتی ها شنیدیم. دوباره شنیدیم که اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود. دوباره شنیدیم. دوباره همان شعارهایی را شنیدیم که بخاطر آنها انقلابی اسلامی اتفاق افتاده بود. دوباره احساس کردیم در جهان اقتدار خاصی پیدا کردیم. احساس کردیم این حرفها را از زبان کسی میشنویم که از جنس خودمونه. و این شد که به احمدینژاد رأی دادیم.
ولی عده ای از این انتخاب ما خوششون نیومد. دیدیند اگه دیر بجنبن دوباره مردم قدرت میگیرن. دوباره مردم وضع معیشتی درستی پیدا می کنن. برای همین محفل های شبانه را راه انداختند تا فکری به حال این موضوع کنند. توی جلسات تقسیم وظایف انجام گرفت. یکی مسئول شد بازار میوه را دست بگیره. یکی دیگه قرار شد علیه سیاست های خارجی دولت توی کشورها تبلیغ کنه. عده ای هم قرار شد بعنوان نفوذی وارد کابینه بشن. و سرنجام پروژه زمین زدن احمدینژاد کلید خورد.
غیر از این خائنین عده ای هم که با احمدی نژاد پیمان بسته بودند ولی وقتی وارد کار شدند دیدند مرد این کار نیستند. برای همین کنار کشیدند. خوب با این اوضاع و احوال احمدینژاد اگه همه پست ها را هم به الهام میداد کار عجیبی انجام نداده بود.
سنگ اندازی و تبلیغات مخالفان احمدی نژاد به جایی رسید که دیگه کم بود بلایای طبیعی را هم تقصیر دولت بدونن. البته مشکلات اقتصادی زیادی هست ولی آیا همش تقصیر دولته؟ یا تقصیر اونایی که ثروتشون از دولت خدمتگزار بیشتره؟ احمدی نژاد هم مثل حضرت امام و آقا سید علی معتقده برای رسیدن به کمال و پیشرفت کردن باید سختی کشید ولی ما یا نمیفهمیم یا خودمون را زدیم به در نفهمی!
و اما کلام آخر؛
چیزی به پایان عمر دولت نهم نمونده. اگه دیر بجنبیم کشور دوباره بر میگرده به باتلاق قبل 84 . پس همه با هم منفعل نمونیم و روی عملکرد خوب دولت نهم مانور بدیم.
نوشته شده توسط :مرتضی::نظرات دیگران [ نظر]
اول از همه ایام شهادت مادرمون حضرت زهرا (س) را به همه شیعیان تسلیت و تعزیت عرض میکنم.
ان شاء الله بتونیم فرزندان خوبی برای مادرمون باشیم.
این روزها بدجوری بازار زیر سئوال بردن مسئولین بین وبلاگ ها داغ شده. متاسفانه وبلاگ نویسان محترم دیگه به این موضوع فکر نمی کنن که این فردی که دارن در موردش مطلب مینویسن یه زمانی برای خودش یلی بوده و الان هم از جاده منحرف نشده فقط یه کمی اختلاف سلیقه وجود داره. حالا این قضیه دلیل نمیشه ایثار و فداکاری هاش را نا دیده بگیریم. طرف توی جبهه کلی رشادت و شجاعت از خودش نشون داده ولی چون الان یه سوتی داده دیگه ول کنش نیستن. یا فلان روحانی در زمان انقلاب و در دوران دفاع مقدس و در زمان های بعد از اون همیشه نسبت به ارزش های انقلاب اسلامی وفادار بوده ولی حالا به خاطر بعضی سیاست های غلط دانشگاه آزاد دارن کل زندگیش میبرنش زیر سئوال.
البته اینم بگم که بعضیا هم مثل شیخ ساده لوح بودن که بعد از انقلاب حاضر به قبول اشتباهات خودشون نبودن و در نهایت مقابل انقلاب و دستاوردهای اون ایستادن. اون وقت ما نباید بین این دو دسته فرق بگذاریم؟
در کل بگم که تفرقه اندازی سیاست دشمن ماست و ما نباید خودمون با این سیاست جلو بریم و باید برای مقابله با این سیاست گوش به فرمان آقا سید علی باشیم و قدم پشت قدم های ایشون برداریم و سعی نکنیم جلوتر حرکت کنیم چرا که ممکنه راه را اشتباه بریم.
نوشته شده توسط :مرتضی::نظرات دیگران [ نظر]
- نماز اول وقت موجب خوشحالی حضرت مهدی (عج) می شود.
- صلوات فرستادن زیباترین هدیه است به همراه «وعجل فرجهم» حداقل روزی 100 مرتبه
- تلاوت قرآن بخصوص سوره های یس، نبا، عصر، واقعه و ملک بعد از نماز و تقدیم به اموات و شیعیانی که وارث ندارند.
- به نیابت از امام زمان به زیارت ائمه بروید و یا دیگران را به زیارت بفرستید. (حج، کربلا، مشهد، قم)
- به والدین خود خدمت کنید. مطمئن باشید قلب عالم امکان، حضرت مهدی (عج) را خشنود کرده اید.
- در فراق و جدایی حضرت مهدی (عج)، دعای ندبه و دعای غیبت امام زمان (عج) بخوانید... (اللهم عرفنی نفسک...)
- خواندن نماز امام زمان (عج) (همانند نماز صبح دو رکعت و تکرار ایاک نعبد و ایاک نستعین 100 مرتبه)
- احترام و خدمت به سادات و دوستان حضرت به نیت خوشحال کردن امام زمان (عج)
- بعد از هر نماز برای فرج امام (عج) زیاد دعا کنید. همواره یاد و انتظار ظهور آن بزرگوار را با دعا در خود تقویت و از پروردگار توفیق معرفت بیشتر به حضرت را درخواست کنید.
نوشته شده توسط :مرتضی::نظرات دیگران [ نظر]
نوشته شده توسط :مرتضی::نظرات دیگران [ نظر]