نیمه شعبان دیگری از راه رسید و این بار جمعه؛ روزی که عاشقان حضرت ولیعصر(عج) برای فرج ایشان دست به دعا برمی‌دارند و ندبه می‌خوانند.

سلام بر مهدی فاطمه
آقا جان! خیلی حرف‌ها برای گفتن داشتم که نشد بنویسم و مطمئنم شما می‌دانید. شما هم از خیلی از این نامردمی‌ها دلتان خون است و البته عده‌ای نیز همیشه و همه جا همچون عاشقی دلباخته همه کارهایشان را برای خوشنودی دل شما انجام می‌دهند.

ای سید و مولای ما!
جان و آبروی ما بسته به گوشه چشم شما دارد؛ شما هستید که باعث امید در بین شیعیان هستید؛ ما راه شما را با تمام توان ادامه خواهیم داد.

مهدی جان
جان سپردن در راه شما افتخار ماست.

بالاخره با سخنرانی احمدی‌نژاد همه جریانات روشن شد و مشخص شد نه تنها ایشان کوچکترین مشکلی با رهبری ندارند بلکه رابطه‌شان با رهبر فرزانه انقلاب یک رابطه اعتقادی و پدر و فرزندی است.

هرچه بود تمام شد و کسانی که همواره احمدی‌نژاد را مخالف ولایت معرفی کردند و از رای دادن به او اظهار پشیمانی می‌کردند، امروز نخواهند توانست شرمندگی خود را مخفی کنند.

در این ایام ابن الوقت‌هایی را دیدیم که حاضر نبودند سخنان احمدی‌نژاد را بشنوند و فقط حرف خود را تکرار می‌کردند و می‌گفتند احمدی‌نژاد مقابل رهبری ایستاده است.

البته برخی از این افراد مقصر نبودند بلکه مقصر اصلی آن آقایانی هستند که نامه محرمانه رهبری به احمدی‌نژاد را منتشر کردند و باعث تحریک اذهان علیه احمدی‌نژاد شدند و چاره‌ای جز انتشار رسمی نامه هم باقی نماند.

نمایندگان مجلس و برخی حضرات که خود را سرباز گمنام امام زمان می‌دانند باید در این خصوص پاسخگو باشند. کسانی که نام" سرباز گمنام امام زمان" بر خود نهاده‌اند و خلاف مصلحت انقلاب و کشور حرکت می‌کنند، باید بدانند امام زمان به چنین سربازانی احتیاج ندارند.

در نهایت اینکه همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند، جریانات اخیر در کشور امتحان نخبگان بود. عده‌ای سربلند بیرون آمدند و عده‌ای سقوط کردند چرا که این امتحان مردودی نداشت و اشتباه برابر سقوط بود.

همگی باید همیشه اخلاق اسلامی و هوشیاری داشته باشیم و فریب عملیات روانی دشمن را نخوریم.

هرچیزی در دنیا معیاری برای سنجش دارد و واحدی برای آن در نظر گرفته‌اند بصورتی‌ که یکسان بررسی شود.

در جمهوری اسلامی هم در زمان غیبت حضرت ولیعصر(عج)، معیار سنجش و ملاک رفتار افراد باید مقام ولایت باشد و همه دستگاه‌ها و مردم رفتار خود را با رفتار مقام ولایت و ولی فقیه بسنجند. اگر چنین عمل کردیم، می‌توانیم میزان درستی یا خطای خود را بخوبی دریابیم.

کسانی که ادعا دارند ولایت فقیه را قبول دارند اما رفتاری ضد ایشان انجام می‌دهند بدلیل نداشتن التزام عملی آنها نسبت به ولی فقیه است. آنان قبول دارند که چنین مقامی باید وجود داشته باشد اما معیارشان برای سنجش میزان انقلابی بودن حرکت در جهت رسیدن به اهداف اسلامی، ولی فقیه نیست.

به فرموده امام خمینی(ره) پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد.

جنگ تمام شد و مرد به شهر برگشت. با تنی خسته و زخم‌هایی در آن، که آرام آرام خود را نشان می‌داد. زخم‌هایی که می‌خواست سال‌های سخت ماندن را کوتاه کند، اما زندگی در کار دیگری بود؛ لحظه‌ لحظه‌اش او را به خود پیوند می‌زد و ماندن بهانه‌ای شده بود برای این که این پیوند ردی بر زمین بگذارد.

تفکر بسیجی وجود داشت. اگر پسر بود باید در جبهه می جنگید. یکی از کارهایی که دخترها با توجه به این تفکر کردند، ازدواج با جانبازان بود.

وقتی گفت دوست دارد با جانباز ازدواج کند مادرش یک هفته مریض شد. مادرش فکر می‌کرد زندگی با چنین فردی، خوشی‌ها از دخترش گرفته می شود.

شهلا دوست داشت با جانباز قطع نخاعی ازدواج کند. وقتی ایوب به خواستگاری آمد و اعضای خانواده دیدند او ظاهرا سالم است و خودش می‌تواند راه برود گفتند همین خوب است. همین رو قبول کنید که شهلا به بدتر از این رضایت ندهد.

می گویند درد و رنج همراه ازلی آدم هست . درست از لحظه‌ای که متولد می‌شوند تا دم مرگ. اما انگار بیشتر آدم‌ها در برابر این همراه، اختیار و اراده‌شان را از دست می‌دهند و ادامه زندگی برایشان ناممکن می‌شود.

وقتی دردها یکی دوتا نباشد و همه بی درمان، وقتی جسم تو دیگر توان این همه درد را نداشته باشد، روح بلند و صبر ایوب می‌طلبد که هنوز زندگی کنی و به دردهایت لبخند بزنی.

پی نوشت:
برگرفته از کتاب اینک شوکران ( شهید ایوب بلندی به روایت همسرش خانم شهلا غیاثوند)

دریای دل،

خون خدا،

افتخار زمین بر آسمان،

ترانه آزادگی،

مناجات‏های سجادیه،

سقای عشق،

فرزند عشق،

همه و همه در سایه امام عشق می‏وزند؛

آری؛ دارد حسین می‏وزد...